رئیسی: حافظ شاعر همه اعصار و قرنهاست /لسانالغیب دُرّ یگانه فرهنگ و ادب ایرانزمین است
تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۶۹۶۱۳
رئیس جمهور حافظ را شاعر همه اعصار و قرنها دانست و تصریح کرد: از آنجا که درونمایه شعر او عمیقاً با ارزشهای فطری انسانی گره خورده است، شأن و جایگاهی فرازمانی دارد و میتواند در همه اعصار و قرون، به ویژه عصر حاضر، آموزنده و دربر گیرنده پیام و معنا با - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از شیراز، آیتالله سیدابراهیم رئیسی با بیان اینکه فرهنگ و ادب ایرانزمین همواره مشحون از درخشش اندیشههای بلند انسانی بوده و یکی از قلههای این تاریخ پرافتخار، بدون تردید شمسالدین محمد حافظ شیرازی است، اظهار داشت: لسانالغیب، حافظ شیرازی دُرِّ یگانه فرهنگ و ادب ایران زمین و افتخار همه کسانی است که به زبان شیرین فارسی سخن میگویند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رئیس جمهور به مناسبت روز گرامیداشت لسانالغیب افزود: بیستم مهرماه، سالروز بزرگداشت حافظ؛ عارف بزرگ، شاعر بلندآوازه ایرانی و اندیشمند نامدار شعر و ادب فارسی است. فرهنگ و ادب ایرانزمین همواره مشحون از درخشش اندیشههای بلند انسانی بوده و یکی از قلههای این تاریخ پرافتخار، بدون تردید شمسالدین محمد حافظ شیرازی است.
وی تصریح کرد: لسانالغیب، حافظ شیرازی دُرِّ یگانه فرهنگ و ادب ایران زمین و افتخار همه کسانی است که به زبان شیرین فارسی سخن میگویند. اشعار او که جملگی برگرفته از مضامین والای انسانی و آموزههای اصیل اسلامی است، از مهمترین نمادهای فرهنگی و تمدنی ایران عزیز به شمار میآید و اهل فرهنگ و فضل و ادب، در جای جای عالم، به این شاعر گرانقدر به دیده احترام مینگرند.
رئیس جمهور با بیان اینکه ارتباط عمیق حافظ با قرآن و استفاده از زبان قرآن در سرودهها و غزلیات، از او چهره متمایزی ساخته است، ادامه داد: او شاعر همه اعصار و قرنهاست؛ از آنجا که درونمایه شعر او عمیقاً با ارزشهای فطری انسانی گره خورده است، شأن و جایگاهی فرازمانی دارد و میتواند در همه اعصار و قرون، به ویژه عصر حاضر، آموزنده و دربر گیرنده پیام و معنا باشد.
وی با بیان اینکه غزلیات حافظ، سرشار از مضامینی چون صلح و دوستی، اخلاق و انسانیت، عشق و محبت و نهایتاً بندگی خالصانه و خضوع و خشوع در برابر پروردگار است، خاطرنشان کرد: همین ویژگیها موجب شده دامنه نفوذ آثار این شاعر بزرگ از فرهنگ و زبان فارسی فراتر رفته و در گستره جهانی، جویندگان فضایل و مشتاقان شعر و ادب، از انوار و جاذبههای مضامین عرفانی و اخلاقی ادبیات والای او بهرهها ببرند.
رئیسی با بیان اینکه رهبر معظم انقلاب اسلامی چه زیبا در ثنای این شاعر بزرگوار فرمودهاند که «حافظ درخشانترین ستاره فرهنگ فارسی است، تاکید کرد: تا امروز هیچ شاعری به قدر حافظ در اعماق و زوایای ذهن و دل ملت ما نفوذ نکرده است. امیدوارم با تعمق بیشتر استادان، اندیشمندان و پژوهندگان فرهیخته ادب فارسی در دریای اندیشههای مکشوف و نامکشوف این شاعر بزرگ از گنجینه زایا، توشههای بیشتری برگیریم و در زندگی اجتماعی خود از سلوک انسانی و زبان بلیغ و بدیع این روایتگر عشق و وارستگی بهره بیشتری ببریم.
رئیس جمهور در پایان از همه علاقهمندان شعر و ادب فارسی خواستار معرفی و شناساندن هر چه بیشتر شخصیتهای فرهنگی کشور شد.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: فرهنگ و ادب ایران زمین حافظ شیرازی همه اعصار لسان الغیب رئیس جمهور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۶۹۶۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا سعدی شادترین شاعر ایران سالها نادیده گرفته شد؟
آفتابنیوز :
محمدعلی اسلامی ندوشن متولد ۱۳۰۴ در ندوشن یزد بود که برای دیدار با فرزندانش به کانادا رفت و بعد بهخاطر عوارض کهولت سن و کرونا آنجا ماندگار شد و پنجم اردیبهشت سال ۱۴۰۱ چشم از دنیا فروبست و خانواده پیکرش را همانجا به امانت به خاک سپردند تا در فرصت مناسب، طبق وصیت خودش به ایران برگردد و در نیشابور در جوار آرامگاه عطار و خیام آرام گیرد؛ هرچند زادگاهش یزد بود و از ندوشن برخاسته بود.
پیکر اسلامی ندوشن ۲۸ آبان ۱۴۰۲ به ایران بازگشت و بعد از تشییع در دانشگاه تهران، یزد و نیشابور در خانه ابدیاش آرام گرفت.
این نویسنده و پژوهشگر دانشآموخته حقوق بینالملل از فرانسه بود و استاد پیشین دانشگاه تهران، که علاوه بر درسهای حقوقی، به تدریس نقد ادبی، سخنسنجی و ادبیات تطبیقی نیز میپرداخت. او سالها زندگی خود را صرف تحقیق در آثار علمی و ادبی ایران و ترجمه آثار نویسندگان جهان کرد و آثارش بهصورت کتاب در بیش از ۵۰ جلد در زمینههای گوناگون اعم از ادبی، فرهنگی و اجتماعی به چاپ رسیده است.
همزمان با سالروز درگذشت محمدعلی اسلامی ندوشن در اردیبهشت که با نام سعدی گره خورده و در هفته بزرگداشت این شاعر قرار داریم، بخشهایی از جستار او را درباره سعدی که در کتاب «چهار سخنگوی وجدان ایرانی» (چاپ سوم - ۱۳۸۰) منتشر شده است میخوانیم. اسلامی ندوشن در این کتاب سعدی را حاضرترین فرد در متن جامعه ایرانی میداند و از این شاعر به عنوان اولین معلم و یک مصلح اجتماعی یاد میکند و او را «سخنگوی ضمیر آگاه ایرانی» میخواند که در دورههایی کمتر به او توجه شده و کمتر درباره او حرف زده شده است.
اسلامی ندوشن در این کتاب نوشته است:
ز خلق، گوی لطافت تو بردهای امروز
به خوبرویی و سعدی به خوبگفتاری
سعدی تقریباً شادترین شاعر ایران است. شاعری است که کمتر ما را در دستاندازهای زمین و آسمان میاندازد، و یا در دستاندازهایی که وجدان ما را به تب و تاب افکند. خیلی آرام بیان میکند و در واقع میخواهد ما را آرام به راه راست بیاورد. نزدیک هفتصد سال سعدی در ایران معلم اول بوده. به عنوان «مصلح اجتماعی» میتوان گفت که درسدهنده به همه خانوادهها بوده. اگر درسش را گوش نکردهاند، موضوع دیگری است. او درس خود را داده، مردم هم خواندهاند و تکرار کردهاند، از مکتبخانهها تا بالاترین مجامع ایران. چه شد که طی این هفتصد سال، حاضرترین فرد در متن جامعه ایران بوده است؟ و چه شد که طی این پنجاه سال اخیر آنطور که میبایست، به مقام سعدی توجه نشد؟ کسان دیگری به عللی بیشتر در متن توجه بودند، بیشتر کتاب دربارهشان نوشته شد، بیشتر بحث و حرف درباره آنها صورت گرفت، مثل حافظ و مولوی و فردوسی. از این چهار بزرگ، از سعدی کمتر حرفش زده شد. برای این موضوع چند علت هست:
یکی اینکه از زمانی که بیشتر سیاسی شدیم، یعنی از شهریور ۲۰ که ایران در اشغال قرار گرفت، قشری از جامعه ایران یکدفعه سیاسی شد، گروههای مختلف، مرامها و حزبهای مختلف و زیر و بمهای مختلف پیش آمد و کسانی که خود را «پیشرو» میدانستند، سعدی خیلی به مذاقشان خوش نمیآمد؛ زیرا او را چنان که باید قاطع نمیدیدند که یک جهت را در پیش بگیرد؛ مثلا تکلیف با مولانا روشنتر است، یا فردوسی، یا حتی حافظ. سعدی، چون همهجانبه است، همه مسائل بشری را مطرح کرده، هیچ جهتی را به تنهایی نگرفته و قصدش واقعا تربیت ساده اجتماعی برای جامعه بوده، باب طبع کسانی که بیشتر یکجهتی فکر میکردند، نبوده. سیاستْ قاطع است. یک حزب میگوید این باید بشود و آن نباید بشود، یک مرام نیز همینگونه فکر میکند. فکر یکجهتی باعث میشود که انسانها پیشوایان فکری خود را آسانتر در جهت معینی انتخاب کنند، تا آنها کمک کنند به نظریهای که آن حزب یا آن دسته و گروه به آن دلبسته است. این است که سعدی چنان که باید، باب طبع چپروها و کسانی که اندیشه تند را دنبال میکردند و خواه ناخواه روی نظریاتشان تعصب داشتند، نبود. آنها هم، چون تبلیغات وسیعی داشتند، در دیگران و بهخصوص جوانها اثرگذار شدند. البته پیش اهل نظر همیشه سعدی، سعدی بوده؛ اما نزد کسانی که با سیاست تند سروکار داشتهاند، کمی نادیده گرفته شده و حتی کسانی سبکسرانه این جسارت را به خود دادند که لطیفترین سخنور زبان فارسی را «ناظم» بخوانند، نه شاعر!
علت دوم این بود که سعدی جامعه ایرانی را واگو و ترجمانی میکند؛ یعنی آینهای است در برابر ما. بدیهی است که او به این بسنده نمیکند. «مایی» که او میخواهد، آن است که بهتر از آنچه هست باشد، عیبهایش تا حد امکان کاهش گیرد. البته او اینقدر واقعبین هست که بداند بشر بیعیب نمیشود. کمال وجود ندارد و هر انسانی یک مقدار در معرض لغزش است؛ اما تا حد ممکن میخواهد جامعه را اصلاح کند؛ بنابراین آینه وجودی جامعه ایرانی است. عیبها و حسنهایش، هر دو را میگوید و ما البته در این پنجاهساله که دگرگونی سیاسی میخواستهایم، این را خیلی خوش نداشتهایم. گذشتگان ما قدر این سخنها را میدانستند و برایشان مسألهای نبود. ما که در معرض فرهنگ غرب و چپ قرر گرفته بودیم و عوارض بعدیاش را هم به نوعی دیدیم، خوش نداشتیم که قیافه خودمان را در آینه سعدی نظاره کنیم! گرایش بر آن بود که اندیشههای حزبی و سیاسی جامعه را پیش ببرد، تا اینکه یک فرد اخلاقی بخواهد آن را اصلاح کند.
سومین نکته این است که اصلاحکردن فردی خود، قدری مشکلتر است تا دنبالهروی از یک مرام و یک روش. این یکی آسانتر است؛ زیرا افراد جمع میشوند، دنبال هم راه میافتند، چند شعار را مدنظر قرار میدهند و امید دارند که فکر خود را بر کرسی بنشانند، در حالی که اصلاح فردی و اخلاقی کار آسانی نیست. انسان باید قدری تحمل محرومیت بکند، تحمل انضباط بکند، برای خود مقداری حفاظ اخلاقی قرار دهد تا بتواند انسان بهتری بشود، و، چون این کار آسان نبوده، مردم آنطور که باید به طرف سعدی نرفتند.
منبع: خبرگزاری ایسنا